ایمان دارم تمـام ایـن گـلایـه ها از دلتـنگـی ِ آغـوشیست کـه نـدارمـش | |
پـشـت یـک پنج هـزار تـومـانـی نـوشـتـه بـود : پدر معتادم برای همین پولی که پیش توست،یه شب مرا به دست صاحبخانمان سپرد....خدایا چقدر میگیری!!...که بگذاری شب اول قبر ، قبل از اینکه تو از من سوال کنی ،من یه چیزایی ازت بپرسم؟؟….. گاهی" سکوت "علامت رضایت نیست شـاید کسی دارد خفه می شود پـشت سنگینی یـک درد... ..هرچه نادیدنی بود از مردم دنیا دیدم و دانستم که آسایش نابینا زچیست.. |