پرستش<>برگ خزانی 

  

باورم نکن

باورم نکن

من لاف میزنم

وقتی میگویم دوستت دارم

تو خودت میدانی که من لاف میزنم

باورم نکن

وقتی محو تماشای نگاهت میشوم

شاید چشم های دیگری د ر پرتو  نگاهت خیره ام کرده باشد

باورم نکن

وقتی که در دست هایت شعله میکشم.

وقتی در آغوشت میمیرم.

شاید خاطره ی نوازش های دیگری شعله ورم کرده باشد

شاید در بوسه های تو طعم لب های دیگری را چشیده باشم

باورم نکن من لاف میزنم.........

من باختم.من باختم.من باختم

میخوام انقدر تکرارش کنم که باور کنم من باختم.هیچ وقت حتی فکرش رو هم نمیکردم

که باز انقدر خسته بشم.دیگه از بازی کردن خسته ام.

بازی تمومه.حتی وقت اضافه هم تموم شد.انتقامتو گرفتی.

آره من باختم.دیگه به سوزوندنم فکر نکن.

آخه من باختم.دنیات مال خودت.تنت مال خودت.عشقت مال خودت.

دیگه حتی طالب دلت هم نیستم.دیگه دنبال بردن نباش.من باختم پس تو بردی

با کس سخن مگو

که جوانه های شعر من

از باغ سبز چشمان تو روییده میشود.

پوشیده دار راز نگاهت را

که با ذره ذره ی وجود شعر من

هم آغوشست

وقتی که چشمان سبز تو

میهمان بستر خیال منند

عشق را در پشت پلکهای مهربانت

پنهان مکن...........

دوست دارم

آنهمه گفتی نگاهم با نگاهت زنده است

من نباشم میتوانی روزها را سر کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام. یه سلام دوباره به همه ی اونایی که فراموشم نکردن.

من بازم اومدم.

راستش از دنیا نبردم اما یاد گرفتم که چطور ازش نبازم.

از همه بیشتر دلم واسه واسه نوشتن واسه تو تنگ شده بود.

آره تو......

اینم برای تو

بهت میگم دوستت دارم تو به من میخندی.اما من واقعا دوستت دارم.

درسته من دیوونه ام اما تو از من دیوونه تری.درسته من بی رحمم اما تو

از من بیرحم تری.اگه میفهمیدی با حرفات این قلب دیوونمو چطور دیوونه تر

میکنی تا آخر عمرت از حرف زدن امتنا میکردی.

سنگ با غصه های دل من آب شد.جنس دلت از چیه که حتی نرم هم

نمیشه؟دوستت دارم تا همیشه.