-
من باختم.من باختم.من باختم
دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:38
میخوام انقدر تکرارش کنم که باور کنم من باختم.هیچ وقت حتی فکرش رو هم نمیکردم که باز انقدر خسته بشم.دیگه از بازی کردن خسته ام. بازی تمومه.حتی وقت اضافه هم تموم شد.انتقامتو گرفتی. آره من باختم.دیگه به سوزوندنم فکر نکن. آخه من باختم.دنیات مال خودت.تنت مال خودت.عشقت مال خودت. دیگه حتی طالب دلت هم نیستم.دیگه دنبال بردن...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:37
با کس سخن مگو که جوانه های شعر من از باغ سبز چشمان تو روییده میشود. پوشیده دار راز نگاهت را که با ذره ذره ی وجود شعر من هم آغوشست وقتی که چشمان سبز تو میهمان بستر خیال منند عشق را در پشت پلکهای مهربانت پنهان مکن...........
-
دوست دارم
دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:35
آنهمه گفتی نگاهم با نگاهت زنده است من نباشم میتوانی روزها را سر کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سلام. یه سلام دوباره به همه ی اونایی که فراموشم نکردن. من بازم اومدم. راستش از دنیا نبردم اما یاد گرفتم که چطور ازش نبازم. از همه بیشتر دلم واسه واسه نوشتن واسه تو تنگ شده بود. آره تو...... اینم برای تو بهت میگم دوستت دارم تو به من...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:34
مگه تا حالا عشق تو برام مهم بود؟این منم که تو رو میپرستم.برو تو هم برو.شاید یه روزی پشیمون شدی. من منتظر اون روز میمونم منتظر روزی که بگی دوستم داری. شاید همه ی لحظه هام در انتظار تو بمیرن مثه خودم. اما مهم نیست.ارزش تو بالاتر از این حرفاست. من حاضرم قربانیه عشقت بشم عزیزترین.این فقط تویی که مهمی. من حتی عاشق همه ی...
-
عاشقم باش
دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:32
تن عریان تو برای کسی است که روح عریان او را دوست داری........... وای از آن روزی که بخواهم بی تو لحظه های زیبایم را سر کنم. وای از آن روزی که تو نباشی. وای از آن روزی که بجای تو کنار دیگری باشم. من نمیخواهم بی تو بمانم. راه بی تو رفتن را نمیدانم. میترسم از نبودنت. میترسم از کنار دیگری بودنت. مهرباترین عشق دنیا. عاشقم...
-
گاهی زندگی انقدر تکراری میشه که آدم مجبوره باز بگه:
دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:29
زندگی کردن تلف بودن پلاسیدن نطفه ای را پرورش دادن برای زندگی کردن و این تکرار تکرار است و من تکرار تکرارم. به خدا اگه عاشق نبودم میمردم.اما زندگیه عاشق دست خودش نیست دست عشقشه انقدر باید زنده بمونه تا عشقش بگه بسه. از تمام روز فقط عاشق شبم چون فقط اون موقست که میتونم بی دغدغه با عشقت ................ از تمام روزای...
-
یه روز میرسه
دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:27
یادمه بهت گفته بودم اگه یه روز نباشی بدون تو میمیرم. یادمه بهم گفتی تا همیشه پیشم میمونی. چرا یادم رفته بود حتی همیشه هم تموم میشه؟ خسته شدم از همه ی نبودنات. یادمه بهم گفته بودی منو به همه ی آرزوها م میرسونی. اما عزیزم آرزوی من نبودن تو نبود بودنت بود. اما تو هیچ وقت نبودی. فدای تو. مثه تو بودن افتخار نیست. یه روز...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 اردیبهشت 1389 08:49
-
عشق پنهانی
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 02:49
نشود فاش کسی انچه میان من و توست/تا اشارات نظر نامه رسان من و توست/گوش کن با لب خاموش سخن میگویم/پاسخم گو به نگاهی که زبان من توست/روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید/حالیا چشم جهان نگران حال من و توست/گرچه در خلوت راز دل ما کسی نرسید/همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست/گو بهار دل و جان باش و خزان باش ار نه اب باغو بهاران...
-
یار
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 02:45
تو را با دیگری دیدم.تورامحوتماشای رخش دیدم.تو از وفا با اوسخن گفتی.تو با او مهربان بودی.تو گویا مال او بودی.مرا دیدی ولی بی اعتنا از من گذر کردی.مرا با خرمنی از غم به حال خود رها کردی.منی که عاشقت بودم.منی که شب و روز در انتظار دیدنت بودم.منی که زندگیم رو به پای تو تباه کردم.منی که بهترین دوران عمرم را به پای تو فنا...
-
زندگی
دوشنبه 30 فروردین 1389 02:37
زندگی منظومه ای از شعرهای ناتمام.بی کلام بی بیان. زندگی جلوه زیبایی نور.درمیان سایه های نیمه جان. زندگی گاهی سکوت لحظه های اشناست.یاسلامی در میان کوچه هاست .زندگی گاهی تبسم میکند. زندگی گاهی محبت میکند.زندگی گاهی بدون عاطفه.بی محبت.بی وفا.نا اشناست.
-
شقایق
دوشنبه 30 فروردین 1389 02:31
شقایق گفت با خنده : نه بیمارم نه تب دارم اگر سرخم چنان اتش حدیث دیگری دارم گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی نبودم ان زمان هرگز نشان عشق و شیدایی یکی از روزهایی که زمین تب دار و سوزان بود و صحرا در عطش می سوخت تمام غنچه ها تشنه و من بی تاب و خشکیده تنم در اتشی می سوخت زره امد یکی خسته به پایش خار بنشسته و عشق...
-
تفاوت عاشق بون و دوست داشتن
پنجشنبه 26 فروردین 1389 03:47
هنگام دیدن کسی که عاشق او هستید تبش قلب شما زیاد شده و هیجان زده خواهید شد اما هنگامی که کسی را می بینید که آنرا دوست دارید احساس سرور و خوشحالی می کنید . 2- هنگامی که عاشق هستید زمستان در نظر شما بهار است ولیکن هنگامی که کسی را دوست دارید زمستان فقط فصلی زیبا (زمستانی زیبا) است . 3- وقتی به کسی که عاشقش هستید نگاه می...
-
تفاوت دوست داشتن و عاشق بودن
پنجشنبه 26 فروردین 1389 03:46
هنگام دیدن کسی که عاشق او هستید تبش قلب شما زیاد شده و هیجان زده خواهید شد اما هنگامی که کسی را می بینید که آنرا دوست دارید احساس سرور و خوشحالی می کنید . 2- هنگامی که عاشق هستید زمستان در نظر شما بهار است ولیکن هنگامی که کسی را دوست دارید زمستان فقط فصلی زیبا (زمستانی زیبا) است . 3- وقتی به کسی که عاشقش هستید نگاه می...
-
شخصیت های مهم دنیا چه کاره بودن ؟
پنجشنبه 26 فروردین 1389 03:44
شخصیت های مهم دنیا چه کاره بودن ؟ آیا تاکنون فکر کردهاید شخصیتهای نامآور دنیا که همه آنها را میشناسند و اغلب از ثروتمندترینهای جهان هستند کار خود را با چه شغلی آغاز کردند و در ابتدا چه کاره بودند؟ بسیاری از آنها شغلهایی داشتند که هیچ ارتباطی با حرفه کنونیشان نداشت و بعضی دیگر به کارهایی آنچنان ابتدایی...
-
تو دنیا اصلا عشق واقعی وجود داره؟
پنجشنبه 26 فروردین 1389 03:41
نمیدونم از کجا شروع کنم قصه ی تلخ سادگیمو نمیدونم چرا قسمت میکنم روزای خوب زندگیمو چرا تو اول قصه همه دوسم میدارن وسط قصه میشه سر به سر من میذارن تا میخواد قصه تموم شه همه تنهام میذارن میتونم مثل همه دو رنگ باشم دل نبازم میتونم مثل همه یه عشق بادی بسازم تا با یک نیش زبون بترکه خراب بشه تا بیان جمعش کنن حباب دل سراب...
-
سنگ صبور
پنجشنبه 26 فروردین 1389 02:37
رفیق ما سنگ صبور غمها به دیدنم بیا که خیلی تنهام هیشکی نمیفهمه چه حالی دارم چه دنیای رو به زوالی دارم مجنونم و دلزده از لیلی ها خیلی دلم گرفته از خیلی ها نمونده از جوونیام نشونی پیر شدم پیر تو ای جوونی پیر شدم پیر تو ای جوونی تنهای بی سنگ صبور خونه ی سرد و سوت و کور توی شبات ستاره نیست موندی و راه چاره نیست اگر چه...
-
دلتنگی
پنجشنبه 26 فروردین 1389 02:31
خوشی یعنی؟این کلمه واسم غریبه سالهاست که این کلمه به گوشم نخورده یا اگه هم خورده دیگران ازش استفاده کردن دنیای غریبیه اونو اصلا نمیشناسم فقط درد و ماتم غم و غصه اصلا را زندگی می کنیم واسه چی؟تو این دنیای حزن الود خسته ام خسته تر از اونیکه فکرشو بکنی جز ماتم تو این دنیا چیزی نصیبم نشده واقعا سخته زندگی کردن تو این دنیا...
-
چشمهای منتظر
پنجشنبه 26 فروردین 1389 02:26
چشمها منتظر به پیچ جاده دلهرهای دل و پاکو ساده پنجره ی باز غروب پاییز نم نم بارون تو خیابون خیس یاده تو هر تنگ غروب تو قلب من میکوبه سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده برام یه یادگاری جز اون چیزی نمونده تو ذهن کوچه های اشنایی پر شده از پاییز تن طلایی تو نیستی وجودمو گرفته شاخه ی خشک...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 فروردین 1389 03:43
پنجره امده بودی مرهم باشی<برای زخم های پنجره<درد شدی اما<وسنگوار<زخمی برزخم هایش افزودی<پنجره<خسته از انبوه زخم ها<در هم شکستو<دلش برای همیشه<فرو ریخت<دستی<سنگی دیگر می اندازد<پنجره دل ندارد<که زخمی جدید بردارد.
-
کی اشکاتو پاک میکنه
چهارشنبه 25 فروردین 1389 03:28
کی اشکاتو پاک می کنه شبهاکه غصه داری دست رو موهات کی میکشه وقتی منو نداری شونه ی کی مرهم هق هقت میشه دوباره از کی بهونه میگیری شبهای بی ستاره برگ ریزونای پاییز کی چشم براهت نشسته از جلو پات جمع میکنه برگهای زرد و خسته کی منتظر میمونه حتی شبهای یلدا تا خنده رو لبات بیاد شب برسه به فردا کی از سرود بارون قصه برات میسازه...
-
بهترین حرف
سهشنبه 24 فروردین 1389 04:12
بهترین حرف بهترین روز دیدن تو<بهترین حرف گفتن از تو<زندگی هستی و بودن یعنی خواستن خواستن تو<بهترین خاطره از تو یادگار حمر من تو<دورترین راه واسه من کمترین فاصله از تو<پرسیدی از عشق اول :فقط از رو بجگی ب ود<چی بگم از عشق دوم:اونم از رو سادگی بود<دلم عادت غریبی به هوای عاشقی داشت<عشق سوم اومد از...