هرگز عاشق نشو

میخوام همیشه کنارم باشی اما...

هرگز عاشق نشو

میخوام همیشه کنارم باشی اما...

عناوین یادداشت‌ها

  • سفر چهارشنبه 19 خرداد 1389 03:49
    سفر مهربانم از پنحره ی کوچک تنهاییم با تو حرف میزنم و از پشت دیوارهای دلتنگی هر شب با قایق غم هایم برای یافتن تو تا انتهای ظلمت پارو میکنم هرشب تورا در شبنم های گل جست و جو میکنم اگر غم و اندوه اجازه بدهد من با خیال تو سفر میکنم
  • دیدار پنهانی چهارشنبه 19 خرداد 1389 03:42
    دیدار پنهانی شب که میشود خدا چراغ ماه را روشن میکند تا من در حضور چشم های کنجکاو ستاره ها برای تو نامه بنویسم. کاغذم برگهای درختان است و مدادم شاخه ای تر و تازه. شب که میشود خیال تو در اتاقم راه میرود و همه ی اشیاء جان میگیرند. پروانه های خشکیده بال زنان از دفتر چه ام بیرون می ایند. پرده ها از پشت شیشه ها هم شفاف ترند...
  • تعهد به عشق چهارشنبه 19 خرداد 1389 03:37
    تعهد به عشق تعهد به عشق معنی واقعی عشق است خواستن و بدست اوردن دو چیز متفاوت است و عشق فقط بدست اوردن نیست بلکه فداکاری و گذشت است عشق خودخواهی نیست و در رضایت عشق هم نیست عشق واقعی در رضایت معشوق است با سایه عشق تو هم زندگی کردن هم برای من زیباست
  • جمله های طلایی چهارشنبه 19 خرداد 1389 03:23
    )ارامش غنیمت است و ترک ان خسارت. پیامبراکرم (ص) 2)هرکه را قدرت مجازات بیشتر است عفو از او پسندیده تر است. بوذرجمهرحکیم 3)اسرار شخص حال زندانیان را دارند که چون رها شوند تسلط بر انها غیر ممکن است. شوپنهار 4)راز چیزی است که بقای ان در محافظت است و هلاک ان در افشا. مرزبان نامه 5) زیانی که از اظهار حقی متوجه من شود به...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 18 خرداد 1389 04:48
    Khaste_rg
  • گذشته ۲ سه‌شنبه 18 خرداد 1389 04:40
    شب حدودا ساعت 20بود که از مدرسه حرکت کردیم و ساعت 10:30 هم قطار حرکت کرد ما یک واگن بودیم و واگن کناری هم پسرهای دبیرستانی خب واسه منکه اصلا مهم نبودن اصولا من به پسرای اطرافم هیچوقت اهمیت نمیدم خیلی خوش گذشت تو قطار کلی خندیدیم کلی همگی گریه کردیم یادم رفت اسم دوستامو بگم(سارا-رویا-بهناز-ستاره-مژده).شب 3 ساعت به بعد...
  • گذشته ۱ سه‌شنبه 11 خرداد 1389 02:03
    سلام.امروز من به کلاس دوم دبیرستان اومدم.همه دوستام پیش من هستن.دلم واسشون خیلی تنگ شده بود.سال تحصیلی جدید رو اغاز کردیم امیدوارم سال خوبی باشه برای همه.من وزهره و مژده و مژگان اکیپ 4 نفری بودیم.روزهای خوبی داشتیم من اون موقع ها خیلی خوب بود حال و روزم دوستای خوبی داشتم البته یکم درگیر مشکلات یکی از دوستام بودم اما...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 خرداد 1389 09:22
    وقتی دلتنگت میشم تمام دنیا هم که مال من باشه بازم تو .نمیشه از خدا بازم ممنونم که تو رو به من داد اما حالا یکمی پنهونکی و یواشکی هستش اشکال نداره مهمه اینه که ما مال همه هستیم . همه چیز درست میشه قول میدم بهت اما تو هم باید یه قولی به من بدی : که همیشه مطمئن باشی که هیچ کس اندازه من دوستت نداره. بازم از خدا و تو...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 8 خرداد 1389 09:21
    خانه ای ساخته ام، روی وارستگی دریاها تکیه بر دامن کوه، سر راه وزش باد بهار خانه ای ساخته ام روی احساس گیاه پای دیوار بلورین بهشت خانه ای ساخته ام ، روی شادابی ایمان وبه رنگ گل سرخ، زیر باران ستاره وبه پهنای جهان خانه ای ساخته ام خاکش از باغ امید ، آبش از شبنم گل، نم نم ابر لب یک رود پر آب،که بود خانه سیال هزاران ماهی...
  • کوچه شنبه 8 خرداد 1389 09:20
    بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام بلورم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهان خوانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی باز هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی چند بر آن جوی نشستیم تو...
  • سقوط شنبه 8 خرداد 1389 09:19
    اون دور دورا گناهم گناه نکردن بود و اینه ها صاف بودن و شفاف الانا روبروی هر اینه که وامیستم می بینم ترک خوردم یه ترک عمیق تمام رخنه های وجودمم داد میزنند سقوط کردی سحر سقوط ... .. . یه چیز دیگه من نمیدونستم ستاره ها هم میمیرن . اره همشون میمیرن . دلم واسشون سوخت بعدشم برا خودم اخه اگه اونام بمیرن اون شبا که تا صبح...
  • ابی شنبه 8 خرداد 1389 09:17
    تمام نقطه های سیاه خالکوبی سرنوشتم آبی شدن من یادم نیست آبی رنگ چی بود آواز قناری همسایه؟ماهی درون حوض؟ شاید آبی، رنگ کودکیم بود کنار بازی ها خنده های معصومانه که هرگز تکرار نشدن شاید هم برق نازک حلقه تقدیر بود گرد انگشتم هرچی که بود سالها اونقــــــــــــدر گذشت که لابلای زخمام فراموش کنم سیاه، همون آبی بود یا آبی،...
  • جسر یکشنبه 2 خرداد 1389 09:43
    جسر
  • نفرین یکشنبه 2 خرداد 1389 09:36
    کاش از اول می دونستم واسه من موندنی نیستی یادته موقع رفتن از ته دل می گریستی یادت تو پر از فریبه واست از جونم گذشتم حرمت و شکستی رفتی هنوزم غریبه نیستی کاش از اول می دونستم که تو هم تنهام میذاری تو بودی بود و نبودم اما نه دوسم نداری الهی که یه آب خوش از تو گلوت پایین نره الهی توی زندگیت بیفته صد هزار گله الهی چشمای...
  • پاییز یکشنبه 2 خرداد 1389 09:34
    رفتی حالا به کی بگم میخوام به بار ببینمت سر بذارم رو شونه هات دوست داشتم با گلای سرخ می اومدم به دیدنت نه اینکه با رخت سیاه چشمای سرخ ببنمت گل و پر پر میکنم سر مزارت تا ابد بارونی چشمای یارت رفتی افسوس گل من تو در دل خاک از تو یادگاریه چشمای نمناک پاییز غریب و بی رحم اون همه برگ مگه کم بود گل منو چرا چیدی گل من دنیای...
  • برای مخاطبم یکشنبه 2 خرداد 1389 09:18
    دل من یه قفله اما دست تو مثل کلیده یه سوال عاشقونه بگه هر کسی می دونه اونکه دادم دل و دستش چرا دل به من نمی ده ؟ چه قدر دعا کنم من خدا رو صدا کنم من دست من به آسمونه نیمه شب دم سپیده گفتم از عشق تومی خوام سر بذارم به بیابون گفت تو عاقل تر از اینی این کارا از تو بعیده التماس کردم که یک شب لااقل بیا تو خوابم گفت که...
  • گفت و گو یکشنبه 2 خرداد 1389 09:17
    من میگم بهم نگاه کن تو میگی که جون فدا کن من میگم چشات قشنگه تو میگی دنیا دو رنگه من میگم چه قدر تو ماهی تو میگی اول راهی من میگم بمون همیشه تو میگی ببین نمیشه من می گم خیلی غریبم تو میگی نده فریبم من میگم خوابت رو دیدم تو میگی دیگه بریدم من می گم هدف وصاله تو ولی میگی محاله من میگم یه عمره سوختم تو میگی قلبم رو دوختم...
  • قیامت یکشنبه 2 خرداد 1389 08:59
    من میگم بهم نگاه کن من میگم چشمات قشنگه تو میگی دنیا دو رنگه من میگم دلم اسیره تو میگی که خیلی دیره تو میگی من و رها کن من میگم قلبم رو نشکن تو میگی من می شکنم من ؟ من میگم دلم رو بردی تو میگی به من سپردی ؟ من میگم دلم شکسته است تو میگی خوب میشه خسته است من میگم بمون همیشه تو میگی ببین نمی شه من میگم تنهام می ذاری تو...
  • تولد پنج‌شنبه 23 اردیبهشت 1389 04:18
    امروز یعنی 22/2/1369 من متولد شدم نمیدونم چی بگم اما از زندگی تو این دنیا راضی نیستم خیلی وقتا ارزوی مرگ کردم اما حتی لیاقت مردن رو هم نداشتم جالبه نه به نظرم مردن لیاقت میخواد شاید طرز فکرم اشتباه باشه اما خب هرکس یه نظری داره فعلا که زنده ام و به خاطر عشقم باید خوب باشم تنها بهانه ام برای زندگی کردن
  • یار پنج‌شنبه 23 اردیبهشت 1389 03:52
    یار . تو را با دیگری دیدم تورامحوتماشای رخش دیدم. تواز مهرو وفا با اوسخن گفتی. تو با او مهربان بودی تو گویا مال او بودی. مرا دیدی ولی بی اعتنا از من گذر کردی. مرا با خرمنی از غم به حال خود رها کردی. منی که عاشقت بودم. منی که شب و روز در انتظار ددیدنت بودم. منی که زندگیم رو به پای تو تباه کردم. منی که بهترین دوران عمرم...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 11:03
  • نقطه سر خط دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 11:01
    نقطه سر خط نقطه سر خط پایان و آغازی دیگر دوباره شروع کن از نو به نو از خطوط به هم آمیخته ی مبهم بر خطوط صاف آبی رنگ چیزی بگو چیزی بنویس بگو بنویس بخوان برو وادامه بده تا دیگر به تو نگویند نقطه سر خط
  • غرق در سکوت گشتم دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 10:53
    من غرق در سکوتم خالی تر از همیشه تنها نه , نیستم من اما, خموش همیشه یک بار فک گشودم نالیدم از زمانه آنقدر ناله کردم که سر ز من بریدند اما چه غافل آنان آینه سر بریدند من پر نشاط بودم پر رمز و راز بودم اما چه حیف , آخر من غرق در سکوتم از این زمانه ی سرد بی پا و تن دویدم با پا و تن دویدم سر از تنم جدا شد با هر دو تن...
  • حرف حسابی دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 10:44
    برای انسانهای بزرگ بن بستی وجود ندارد زیرا بر این عقیده هستند که : راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت یکی باش برای یک نفر ... نه تصویری مبهم در خاطره های 100 نفر
  • و تویی در گمان من باران دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 10:42
    وتوئی در گمان من باران وتو را می سپارمت بر نوح که توئی در خیال من آواز تو مرا سوی خویش می خوانی بنگرم تا که خویش در گرداب و تو را ……. می نگارمت در شعر که توئی در گمان من اعجاز که توئی واژه ترنم ها و توئی در نهان من پیدا که وجودم تو را مهرست وتو را پنهان ز من اکنون که توئی درشگفتن خویش که منم در تفحص راز و تو را می...
  • شش نقل قول از بزرگان دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 10:31
    ۱ـ خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ...… خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد ! (شکسپیر) ۲ـ خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ...… خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد (شکسپیر) ۳ـ ترس از عشق، ترس از زندگی است، آنان که از عشق می گریزند، مردگانی بیش نیستند. ( برتراند راسل...
  • دل شکوندن دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:43
    یه جا خوندم: دلا ی ما آدما یاد گرفتن زود بشکنن اما من به دلم یاد دادم وقتی شکست مواظب باشه لبه های تیزش دست اونی رو که شکستش نبره.تو هم به دلت یاد بده..... یادش دادم.چون فکر کردم قشنگه ولی اونی هنوزم از روی شکسته های دلم با نفرت رد میشه.هنوز دلش میخواد شکسته ترم کنه. هنوز سیر نشده.هنوز از له کردنم سیر نشده.برای خودم...
  • عشقم را باور کن دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:42
    شعری برایم بنویس لبریز از عشق پر از تکرار دوستت دارم دوستم بدار و بمیر برایم تا من سرگردان از کنارت بگذرم و نگاهی حتی به گوشه ی چشمی نیندازم شعری برایم بنویس خیس و سرشار از باران از اندوه نداشتنم در بیقراری نبودنم میخواهم انتقام عشقم را با عشق بگیرم میخواهم انتقام بیقراری هایم را در بیقراریهایت بگیرم و انتقام مردنم را...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:41
    پرستش<>برگ خزانی
  • باورم نکن دوشنبه 20 اردیبهشت 1389 08:39
    باورم نکن من لاف میزنم وقتی میگویم دوستت دارم تو خودت میدانی که من لاف میزنم باورم نکن وقتی محو تماشای نگاهت میشوم شاید چشم های دیگری د ر پرتو نگاهت خیره ام کرده باشد باورم نکن وقتی که در دست هایت شعله میکشم. وقتی در آغوشت میمیرم. شاید خاطره ی نوازش های دیگری شعله ورم کرده باشد شاید در بوسه های تو طعم لب های دیگری را...