رد پاهایم را پاک می کنم به کسی نگویید من روزی در این دنیا بودم. خدایا می شود استعـــــفا دهم؟! کم آورده ام ...! | |
وای بر من ....وای از نیمه شبی که بیدار شوم تو را بخواهم و خودم را در آغوش دیگری بیابم*****اینجا گرگها هم افسردگی گرفته اند،دیگر گوسفند نمیخورند.به نی چوپاندل میسپارند و گریه میکنند****وقتی گلدان شکست مادر گفت حیف شد ،پدر گفت زیبا بود ،برادر گفت لطیف و شاد بود ،خواهر گفت مال من بود ....اما وقتی قلب کوچک من شکست کسی حتی آخ هم نگفت |